الهام مهدیزاده | شهرآرانیوز؛ بن بست خیابان عارف و پزشکان «عارف» پسند. حالا جدا از پیاده روهای شلوغ و خیابانی مملو از خودرو، در و دیوار خیابان عارف نیز از تابلوهای سفید و آبی پزشکان پر شده است و جای نفس کشیدن ندارد. گویی از دل یک بیمارستان خیابانی گذر میکنیم. تاریخچه دقیقی از اولین پزشک کاشف خیابان عارف و اینکه این خیابان مرکز مناسبی برای تجمع پزشکان متخصص است، وجود ندارد. بعضی وجود بیمارستان قائم و نزدیکی خیابان عارف به این بیمارستان را به عنوان نخستین و اصلیترین دلیل این تجمع میدانند.
حالا به گفته مسئولان نظام پزشکی، حدود ۳۶۰ پزشک در عارف مطب دارند. این تجمع و حضور پزشکان در واحدهای مسکونی با مشکلاتی مانند نبود پارکینگ، نداشتن آسانسور (در تعدادی از ساختمان ها) و مشکلاتی دیگر مثل نبود سرویس بهداشتی برای بیماران همراه است. با افزایش تعداد پزشکان، شورای اسلامی شهر در سالهای گذشته با مصوبه هایی، تصمیم به تمرکززدایی میگیرد، اما این مصوبهها با تلاش پزشکان برای ماندن و شکایتشان به دیوان ابطال راه به جایی نمیبرد.
سال ۱۳۹۲ کمیسیون طرح تفصیلی مشهد مصوبهای مبنی بر تأمین پارکینگ مطبها و واحدهای درمانی تصویب میکند. این مصوبه با شکایت نظام پزشکی مشهد به دیوان عدالت اداری ابطال شد. تلاش پزشکان برای بقا در واحدهای مسکونی عارف به همین شکواییه و ابطال مصوبه خلاصه نمیشود. یکی دیگر از مصوبههای باطل شده مربوط به گرفتن عوارض از پزشکان بود. این مصوبه ۳۰بهمن ۱۳۹۷ با رأی دیوان عدالت اداری به نفع پزشکان باطل شد. رأی دیوان برپایه شکایت نظام پزشکی مشهد به نمایندگی دکتر علی بیرجندی نژاد از شورای اسلامی شهر مشهد صادر شد. بر این اساس، مصوبه شورای اسلامی شهر مشهد با موضوع عوارض کسب و پیشه پزشکان و صاحبان حرف وابسته پزشکی، باطل شد.
در متن شکواییه نظام پزشکی به ماده قانونی سال ۱۳۶۶ استناد شده بود: «فعالیت شغلی پزشکان و صاحبان حرف وابسته، در ساختمانهای مسکونی و تجاری و ملکی و اجارهای بلامانع است.»
خلیل ا... کاظمی که آن زمان معاون حمل ونقل و ترافیک شهرداری مشهد بود، در واکنش به این رأی گفته بود: مجوزهای شهرداری براساس منزل مسکونی است، اما وقتی یک واحد مسکونی به مطب تبدیل میشود، با تعداد قابل توجه مراجعه کننده و تأمین نیاز آنها مانند پارکینگ روبه رو میشود. این واحدها مسکونی است و حتی نمیتواند جواب گوی نیاز سرویس بهداشتی بیماران باشد. قصد داشتیم با این مصوبه به شتاب تبدیل واحدهای مسکونی به مطب سروسامان بدهیم، اما با شکایت نظام پزشکی، مصوبه باطل شد.
روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد آماری برای تعداد پزشکان خیابان عارف و پرستار ندارد. دلیلی که حسین اخباری میآورد، از این قرار است: فقط مجوز صدور مطب در حوزه اختیارات نظام پزشکی است و ما در این حوزه دخل وتصرفی نداریم. بهتر است آمارها را از نظام پزشکی بگیرید.
آمار نظام پزشکی نیز به دلیل نداشتن ابزارهای ارزیابی و کنترلی، حدودی است: ششصد پزشک و مرکز درمانی در محدوده احمدآباد و سه خیابان عارف، پرستار و محتشمی فعال هستند. از این تعداد مطب، ۱۳۰ مطب در خیابان پرستار، ۳۵۸ مطب در خیابان عارف و ۱۱۰ مطب در خیابان محتشمی فعال اند. نکته تأمل برانگیز این تعداد پزشک و مرکز درمانی فعال در خیابانهای عارف و محتشمی و پرستار، تخصص این پزشکان است. به باور مسئولان درمانی مشهد و تابلوهای فعال در این خیابان، عمده پزشکان متخصص و فوق تخصص مشهد در این خیابانها حضور دارند.
حضور پزشکان متخصص در این محدوده و استفاده آنان از ساختمانهای مسکونی برای مطب با مشکلات نبود پارکینگ مناسب برای پزشکان و کارکنان واحدهای درمانی، نبود فضای مناسب برای پارک کردن خودرو مراجعه کنندگان و بیماران، اوضاع نامناسب آسانسور و سرویس بهداشتی برخی ساختمانها همراه است. بااین حال، مشکلات مردم نتوانسته است از علاقه و رقابت پزشکان برای داشتن مطب در این خیابان بکاهد.
این علاقه حتی سبب افزایش قیمت املاک و هزینههای اجاره مطب در این خیابان شده است. بخش عمده -بخوانید همه- ساختمانهای این محدوده مطب شده و ترجیح ساکنان به رفتن و واگذاری ملکشان به مطب است. قانون نیز دست پزشکان را برای استفاده از واحدهای مسکونی برای مطب باز گذاشته است. به موجب این قانون که مصوب سال ۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی است، فعالیت شغلی پزشکان و صاحبان حرف وابسته در ساختمانهای مسکونی، تجاری ملکی و اجارهای بلامانع است.
برای درک کم وکیف اجاره بها در محدوده عارف و پرستار با یکی از املاکیهای محدوده احمدآباد تماس میگیریم. تأکیدمان اجاره ملک در محدوده خیابان عارف است.
- مشاور املاک: تا چقدر میتوانید هزینه کنید؟
- خانم دکتر بیشتر تأکیدشان به رهن است.
- مشاور املاک: رهن کامل اصلا در این محدوده ندارم. یک آپارتمان ۵۵ متری در خیابان عارف هست، ۲۰ میلیون اجاره و ۵۰ میلیون رهن. آسانسور دارد، اما پارکینگ نه. یک مورد دیگر هم داریم، اما در محدود پرستار است. ۷۰ متری، ماهی ۱۵ میلیون و ۱۰۰ میلیون رهن. اگر از من میپرسیدید، من پیشنهادم اینجاست، چون دو اتاق مجزا دارد و برای مطب، دو اتاق مجزا بهتر است.
برای کسب وضعیت قیمت اجاره، به سایتهایی که آگهی اجاره یا فروش مطب درج میکنند، سر میزنیم. اجاره مطب محدوده احمدآباد، عارف، پرستار، بهشتی و نظام دوست را در قالب محدوده احمدآباد نشان میدهد. تعداد آگهیها محدود است. در زمان بررسی -۲۹ فروردین- هیچ گونه آگهی برای اجاره ملک در عارف درج نشده است. یکی از کارشناسان املاک معتقد است که ملکی بودن بخشی از مطبهای خیابان عارف برای جلوگیری از جابه جایی و تغییر آدرس مطب، از جمله دلایل تعداد کم این آگهی است.
محمد، کارشناس یکی از مشاوران املاک محدوده احمدآباد است. او خیابان عارف را برند و شاخص مشهد در حوزه پزشکی و درمان میداند. برخلاف مردم، این کارشناس املاک موافق حضور تراکمی پزشکان در محدوده خیابان عارف است. او میگوید دسترسی مردم به پزشک، آزمایشگاه، داروخانه و رادیولوژی و... همه در یک محدوده است؛ بنابراین، مردم میتوانند با یک بار حضور در این خیابان، همه خدمات موردنیازشان را دریافت کنند.
این مشاور املاک در ادامه، ترافیک، شلوغی معابر، نبود شرایط مناسب ساختمانها برای تأمین ضروریات بیماران را قبول دارد، بااین حال دوباره همان حرف نخستش را تأکید میکند که در این تراکم پزشکان، هر بیمار دست کم یک بار رنج این سختی و شلوغی را متحمل میشود. او معتقد است هر تراکمی در کنار مزایا برای دسترسیهای نزدیک، با مشکلاتی مثل ترافیک نیز همراه است.
«سرویس بهداشتی نداریم.» جمله مشترکی که روی در تعدادی از مطبهای خیابان عارف نوشته شده است. منشیهای مطبها نیز در برابر پاسخ به بیمارانی که نیازمند استفاده از سرویس بهداشتی هستند، یک جمله مشترک میگویند: مسجد ابتدای خیابان عارف سرویس بهداشتی دارد.
احمدرضا کودکش از همان سالهای اول تولد درگیر سنگ کلیه شده است. او همراه همسر و سه دخترش از تایباد راهی مشهد شده است. میگوید دردها و بی تابی اسما، دختر کوچکش، از دوسالگی امان آنها و خود کودک را بریده است. با پیگیریهای متعدد، پزشکها متوجه سنگ کلیه کودک میشوند.
دکتران ساکن تایباد به این پدر و مادر میگویند که فرزند آنها از بدو تولد مشکل دفع کلسیم داشته است که در گذر زمان سبب ایجاد سنگ میشود. با این گفته ها، این خانواده تایبادی راهی مشهد میشوند تا زیر نظر یک پزشک حاذق مشهدی بتوانند مشکل کودکشان را برطرف کنند. گله مندی این پدر و مادر، نبود سرویس بهداشتی است. مادر اسما میگوید: از صبح راه افتادیم تا عصر به مشهد و خیابان عارف برسیم. دکتر هنوز نیامده است و منتظر آمدن دکتر هستیم. دخترهای من کوچک اند و مجبور شدیم آنها را با خودمان بیاوریم.
او با اشاره دستش، یکی از دخترها را نشان میدهد: این دخترم یک ربع است که نق میزند و باید او را به سرویس بهداشتی ببرم. به منشی مطب گفتم سرویس بهداشتی کجاست؟ گفت یکی داریم و آن یکی هم برای استفاده بیماران نیست. منشی دکتر گفت که تا آمدن دکتر یک ربع مانده است و اگر دخترت کار واجب دارد و نمیتواند تحمل کند، بچه را تا ابتدای عارف و مسجد آنجا ببرم. مشکل خانوادههایی مثل ما که از شهرستان آمده اند، فقط همین نیست. مثلا ما حدود ساعت دوونیم به مشهد رسیدیم. برای گرفتن نان چقدر این طرف و آن طرف چرخیدیم تا شاید یک نانوایی پیدا کنیم.
گله مندی مردم از وضعیت پزشکان عارف و پرستار ادامه دارد. در نزدیکی مسجد، خانم جوانی دست مرد مسنی را گرفته است تا کمک حال گامهای لرزان این مرد کهن سال باشد. این خانم جوان نیز از نبود سرویس بهداشتی شاکی است. میگوید پدرش مشکل دیابت و پروستات دارد و به همین دلیل هر یک ساعت به استفاده از سرویس بهداشتی نیاز دارد. او نیز با راهنمایی منشی مطب راهی مسجد ابتدای عارف شده بود، اما جلو در مسجد برگهای زده بودند: وضوخانه و سرویس بهداشتی تا زمان اذان بسته است.
با عصبانیت میگوید: این چه وضعی است که برای مردم درست کرده اند؟! این همه مطب پزشک، هیچ کدام یک سرویس بهداشتی ندارند. بعضیها باز بدتر و حتی آسانسور هم ندارند. واقعا این انصاف است که من پدر پیرم را به سختی تا مسجد بیاورم و ببینم بسته است؟! شلوغی خیابان یک طرف، پیاده روها یک طرف. جایی نیست که چند دقیقه بیماران بدحال و مسن بتوانند دست کم استراحت کنند. سرویس بهداشتی که دردسر همه مردم است. یکی میگوید بروید ایستگاه قطارشهری و یکی دیگر سرویس بهداشتی مسجد را پیشنهاد میدهد.
روی در مسجد برگه زده اند که تا اذان باز نمیشود. داخل یکی از عینک فروشیها رفتم و التماس کردم که تو را به خدا کاری کنید، پدر من جای پدر شما، سنی از او گذشته و آبرومند است. فروشنده عینک دلش رحم آمد و گفت چند کوچه بعد طبقه زیرزمین دوتا سرویس بهداشتی است، اما پله دارد. چه کار کنم، چارهای نیست و باید پدرم را با این اوضاع دشوارش تا آنجا ببرم.
ساعت ۱۹:۱۳ است. ترافیک خیابان عارف قفل شده است. جلو چند ساختمان پزشکان افرادی ایستاده اند و با اشاره دست و تذکر زبانی مانع توقف خودروها مقابل ساختمان میشوند.
ماشینی مقابل ساختمان نگه میدارد. همان فرد راهنمای جلو ساختمان، به راننده تأکید میکند که جلو ساختمان پارک نکند. راننده با نگرانی و اضطراب میگوید: برادرم تازه عمل کرده است و نمیتواند راه برود. چند دقیقه صبر کن که پیاده کنیم و او را تا جلو مطب ببریم. راننده با عجله سراغ بیمارش میرود و زیربغل مرد جوانی را میگیرد. مرد جوان از شدت درد با کمری خمیده از خودرو پیاده میشود و از راننده میخواهد که کیسههای دارویی را که به بدنش متصل است، از روی صندلی بردارد.
این مرد جوان بیمار با کمک راننده خودرو و عصایش، قدمهایی کوتاه و آرام برمی دارد. مأموری جلو ساختمان دوباره از راننده میخواهد که در جابه جایی بیمارش عجله کند: داداش الان دکترهای ساختمان میآیند. زودتر بیمارت را ببر و ماشینت را جابه جا کن. توقف خودرو جلو ساختمان، رفت وآمد سایر خودروهای داخل خیابان را سخت کرده است. از هر سمت صدای بوق میآید و این داستان دردآور تکراری بیماران و همراهان آنها از یک خیابان پزشک پسند است.